Total search result: 201 (3395 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
hydrostat U |
الت الکتریکی برای یافتن یادیدن اب |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
trial and error <idiom> U |
یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب |
|
|
cat U |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
|
|
cats U |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
|
|
keystroke U |
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است |
|
|
busiest U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
busies U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
busier U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
busy U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
busying U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
busied U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
|
|
rosette U |
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات |
|
|
rosettes U |
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات |
|
|
anti- U |
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند |
|
|
to reach for knowledge U |
برای یافتن |
|
|
aircraft battery U |
منبع الکتریکی برای هواپیما |
|
|
seeking U |
جستجو برای یافتن |
|
|
seek U |
جستجو برای یافتن |
|
|
seeks U |
جستجو برای یافتن |
|
|
generators U |
دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی |
|
|
generator U |
دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی |
|
|
problem U |
یافتن پاسخ برای مشکلی |
|
|
problems U |
یافتن پاسخ برای مشکلی |
|
|
henpeck U |
سعی کردن برای تفوق یافتن |
|
|
panatrope U |
اسباب الکتریکی برای دراوردن صدای گرامافون از بلندگو |
|
|
capacitance U |
توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی |
|
|
measure U |
عملیات برای اطمینان یافتن از صحت چیزی |
|
|
head-hunting <idiom> U |
جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق |
|
|
landline U |
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند |
|
|
waiting games U |
صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب |
|
|
diagnostic U |
تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری |
|
|
waiting game U |
صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب |
|
|
inductor U |
قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار. |
|
|
three pin plug U |
ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته |
|
|
get a word in <idiom> U |
یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند |
|
|
electrographic architecture U |
[واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.] |
|
|
terminator U |
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2- |
|
|
head load control U |
روش الکتریکی که برای سوارکردن نوک ها روی وسیله پیش از خواندن یا نوشتن بکار می رود |
|
|
malfunctions U |
تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه |
|
|
queried U |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
|
|
queries U |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
|
|
malfunction U |
تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه |
|
|
malfunctioned U |
تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه |
|
|
query U |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
|
|
querying U |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
|
|
electrostatic U |
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی |
|
|
recorders U |
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی |
|
|
recorder U |
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی |
|
|
continuity light U |
وسیله سادهای برای ازمایش پیوستگی یک مدار که پیوسته بودن مغئر الکتریکی را باروشن شدن یک لامپ نشان میدهد |
|
|
fdm U |
Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing |
|
|
PSU U |
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی |
|
|
epos U |
سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود |
|
|
patches U |
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو |
|
|
patch U |
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو |
|
|
corona U |
تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود |
|
|
coronas U |
تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود |
|
|
access time U |
زمان لازم برای یافتن فایل یا برنامه در حافظه اصلی یا حافظه جانبی |
|
|
post U |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
|
|
posted U |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
|
|
post- U |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
|
|
posts U |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
|
|
tug of war U |
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن |
|
|
Energy Star U |
استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد |
|
|
derivation graph U |
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است |
|
|
TDR U |
آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن |
|
|
searching storage U |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
|
|
search U |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
|
|
searched U |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
|
|
searches U |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
|
|
searchingly U |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
|
|
tests U |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
|
|
distance vector protocols U |
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود |
|
|
test U |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
|
|
tested U |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
|
|
propagated U |
گشترش یافتن یا نشر یافتن |
|
|
propagate U |
گشترش یافتن یا نشر یافتن |
|
|
propagates U |
گشترش یافتن یا نشر یافتن |
|
|
propagating U |
گشترش یافتن یا نشر یافتن |
|
|
watts U |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
|
|
watt U |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
|
|
electrical and otherwise U |
الکتریکی و غیر الکتریکی |
|
|
scans U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
|
|
scanned U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
|
|
scan U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
|
|
formulas U |
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول |
|
|
formula U |
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول |
|
|
formulae U |
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول |
|
|
gas electric generating set U |
مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی |
|
|
extend U |
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند |
|
|
extending U |
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند |
|
|
extends U |
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند |
|
|
kiosks U |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
|
|
kiosk U |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
|
|
badminton U |
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان |
|
|
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
|
|
plug compatible U |
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال |
|
|
microsoft U |
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی |
|
|
electrical U |
الکتریکی |
|
|
electrotechnical U |
الکتریکی |
|
|
electric U |
الکتریکی |
|
|
gold contacts U |
اتصالات الکتریکی |
|
|
electric shock U |
شوک الکتریکی |
|
|
electric arc U |
قوس الکتریکی |
|
|
electrode U |
قطب الکتریکی |
|
|
electric balance U |
تعادل الکتریکی |
|
|
electric attraction U |
جاذبه الکتریکی |
|
|
electric brake U |
ترمز الکتریکی |
|
|
electric control U |
کنترل الکتریکی |
|
|
electric contact U |
کنتاکت الکتریکی |
|
|
electric constant U |
ثابت الکتریکی |
|
|
electric connection U |
اتصال الکتریکی |
|
|
electric component U |
قطعه الکتریکی |
|
|
electric clock U |
ساعت الکتریکی |
|
|
electric circuit U |
مدار الکتریکی |
|
|
electric charge U |
بار الکتریکی |
|
|
electric bulb U |
لامپ الکتریکی |
|
|
electric break down U |
شکست الکتریکی |
|
|
conductivity U |
رسانندگی الکتریکی |
|
|
all electric U |
تماما" الکتریکی |
|
|
discharges U |
تخلیه الکتریکی |
|
|
electric apparatus U |
دستگاه الکتریکی |
|
|
resistor U |
مقاومت الکتریکی |
|
|
resistors U |
مقاومت الکتریکی |
|
|
hot seat U |
صندلی الکتریکی |
|
|
transcription U |
ضبط الکتریکی |
|
|
capacitance U |
فرفیت الکتریکی |
|
|
electroplating U |
ابکاری الکتریکی |
|
|
air dielectric U |
دی الکتریکی هوا |
|
|
electrolysis U |
تجزیه الکتریکی |
|
|
electrical U |
سیستم الکتریکی |
|
|
voltage U |
فشار الکتریکی |
|
|
voltages U |
فشار الکتریکی |
|
|
electric shocks U |
شوک الکتریکی |
|
|
dielectric viscosity U |
لختی دی الکتریکی |
|
|
dielectric strength U |
پایدار دی الکتریکی |
|
|
dielectric stress U |
بار دی الکتریکی |
|
|
dielectric strain U |
بار دی الکتریکی |
|
|
dielectric power U |
قدرت دی الکتریکی |
|
|
dielectric polarization U |
قطبش دی الکتریکی |
|
|
image U |
تصویر الکتریکی |
|
|
electrodes U |
قطب الکتریکی |
|
|
images U |
تصویر الکتریکی |
|
|
corona discharge U |
تخلیه الکتریکی |
|
|
discharge U |
تخلیه الکتریکی |
|
|
transcriptions U |
ضبط الکتریکی |
|
|
electric coupling U |
تزویج الکتریکی |
|
|
electrical conduction U |
رسانش الکتریکی |
|
|
electrise U |
الکتریکی کردن |
|
|
electro erosion U |
فرسایش الکتریکی |
|
|
spark erossion U |
فرسایش الکتریکی |
|
|
electrolytic capacitor U |
خازن الکتریکی |
|
|
electrolytic iron U |
اهن الکتریکی |
|
|
flux U |
فلوی الکتریکی |
|
|
electromagnet U |
اهنربای الکتریکی |
|
|
voltaism U |
ولتاژ الکتریکی |
|
|
electromigration U |
مهاجرت الکتریکی |
|
|
electromotor U |
محرک الکتریکی |
|
|
electrical transcription U |
ضبط الکتریکی |
|
|
electrical schematic U |
نمودار الکتریکی |
|
|
electrical conductivity U |
هدایت الکتریکی |
|
|
electrical conductivity U |
رسانندگی الکتریکی |
|
|
electrical degree U |
درجه الکتریکی |
|
|
electrical insulator U |
عایق الکتریکی |
|
|
electrical interface U |
تداخل الکتریکی |
|
|
electrical model U |
مدل الکتریکی |
|
|
electrical prospecting U |
کاوش الکتریکی |
|
|
electrical resistivity U |
مقاومت الکتریکی |
|
|
electromotor U |
موتور الکتریکی |
|
|
electron bombbardment U |
بمباران الکتریکی |
|
|
electropathy U |
مداوای الکتریکی |
|
|
charges U |
بار الکتریکی |
|
|
gasoline electric U |
بنزین الکتریکی |
|
|
gyro compass U |
قطبنمای الکتریکی |
|
|
conduction U |
رسانایی الکتریکی |
|
|
isolating U |
به صورت الکتریکی |
|
|
isolates U |
به صورت الکتریکی |
|
|
isolate U |
به صورت الکتریکی |
|
|
electrical connections U |
اتصالات الکتریکی |
|
|
tachogenerator U |
دورسنج الکتریکی |
|
|
electrovalence U |
فرفیت الکتریکی |
|
|
electrovalency U |
فرفیت الکتریکی |
|
|
flash fuze U |
چاشنی الکتریکی |
|
|
circuits U |
اتصال الکتریکی |
|
|
circuits U |
جریان الکتریکی |
|
|
charge U |
بار الکتریکی |
|
|
circuit U |
اتصال الکتریکی |
|
|
circuit U |
جریان الکتریکی |
|
|
galvano cautery U |
داغ الکتریکی |
|
|
electric coupling U |
پیوست الکتریکی |
|
|
electrify U |
الکتریکی کردن |
|
|
electrifies U |
الکتریکی کردن |
|
|
electrified U |
الکتریکی کردن |
|
|
electric energy U |
انرژی الکتریکی |
|
|
electric equipment U |
تجهیزات الکتریکی |
|
|
electric eye U |
چشم الکتریکی |
|
|
magic eye U |
چشم الکتریکی |
|
|
electric field U |
میدان الکتریکی |
|
|
electrifying U |
الکتریکی کردن |
|
|
electric discharge U |
تخلیه الکتریکی |
|
|
electric machine U |
ماشین الکتریکی |
|
|
electric potential U |
پتانسیل الکتریکی |
|